سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عوامل موثر بر شادی و شادمانی چیست؟

از عهد باستان به احساسات مثبت انسان از جمله شادمانی توجه شده است. به عقیده ارسطو، دست کم سه نوع شادمانی وجود دارد؛ در پایین ترین سطح، عقیده مردم عادی است که شادمانی را معادل موفقیت و کامیابی می داند و در سطح بالاتر از آن، شادمانی مورد نظر ارسطو یا شادمانی ناشی از معنویت قرار می گیرد. این در حالی است که روان شناسان در سال های آخر قرن بیستم، توجه به احساسات مثبت را آغاز کرده اند. وینهوون در یک بررسی به این نتیجه رسید که تا سال 1960 کا پژوهش های مربوط به شادمانی و مقوله های وابسته به آن از جمله رضایت، لذت و احساسات مثبت 62 مورد بوده است. 

از سال 1960 پژوهش های مربوط به شادمانی افزایش یافت و سازمان های مختلفی به بررسی شادمانی پرداختند. در این پژوهش ها سه جهت گیری اساسی را می توان مشخص کرد: 1) در برخی از آنها سنجش میزان شادمانی و تهیه ابزارهایی برای سنجش شادمانی هدف اصلی بوده است. 2) در برخی پژوهش ها که بیشتر مورد توجه بوده، بررسی عوامل موثر بر شادمانی مدنظر قرار گرفته است و 3) در گروهی شیوه های افزایش شادمانی ارزیابی شده اند. 

تعریف شادمانی

از آنجا که شادی یکی از هیجانات اساسی بشر است، لذا هر کس به فراخور خود آن را تجربه می نماید. اما تعریف شادی به سادگی تجربه آن نیست. افلاطون در کتاب جمهوری به سه عنصر در وجود انسان اشاره می کند که عبارتند از : قوه عقل یا استدلال، احساسات و امیال. افلاطون شادی را حالتی از انسان می داند که بین این سه عنصر تعادل و هماهنگی وجود داشته باشد. ارسطو شادی را زندگی معنوی می داند. جان لاک و جرمی بنتام معتقدند که شادی مبتنی بر تعداد وقایع لذت بخش است. 

جامع ترین و در عین حال عملیاتی ترین تعریف شادمانی را وینهوون ارائه می دهد. به نظر او، شادمانی به قضاوت فرد از درجه یا میزان مطلوبیت کیفیت کل زندگی اطلاق می گردد. به عبارت دیگر شادمانی به این معنا است که فرد چقدر زندگی خود را دوست دارد. در تعریف وینهوون از شادمانی چند عنصر وجود دارد که به اختصار توضیح داده می شود.

درجه یا میزان

واژه شادمانی بیانگر ارزیابی کمال مطلوب از زندگی نیست، بلکه بیانگر یک درجه یا میزان است؛ همانند مفاهیم طول و وزن، بیشتر یا کمتر بودن چیزی. به عبارت دیگر، واژه شادی، میزان خوشایندی زندگی را می رساند.

شخص

واژه شادمانی صرفا برای توصیف حالت یک فرد به کار می رود و قابل تعمیم به اجتماعات، اشیا و وقایع نمی باشد. بنابراین اگر بخواهیم شادمانی یک ملت را مورد بحث قرار دهیم، بهتر است بگوییم اکثر شهروندان آن کشور خود را شادمان تصور می کنند. 

قضاوت

واژه شادمانی وقتی به کار می رود که فرد درباره زندگی خود یک قضاوت کلی می کند. قضاوت به یک فعالیت عقلانی اشاره دارد. قضاوت کلی یعنی ارزیابی تجارب پیشین و پیش بینی تجارب آتی. به عبارت بهتر، شادمانی جمع ساده لذات نیست، بلکه شناختی است که فرد از بررسی تجارب مختلف به دست می آورد. واژه شادمانی برای اشاره به جنبه خاصی از زندگی به کار نمی رود، بلکه کل زندگی فرد را مد نظر دارد. البته به این معنی نیست که به تمام وقایع زندگی خود ارزش یا وزن واحدی داده شود، بلکه منظور این است که فرد برای ابراز میزان نشاط خود، برداشت خود از یکی از ابعاد و وقایع زندگیش را ملاک قرار می دهد. 

عوامل موثر بر شادمانی

1-شخصیت

مطالعات مختلف نشان می دهد که ابعاد شخصیتی افراد بر شادمانی آنها تاثیر زیادی دارد. به نظر برخی از کارشناسان، دو بعد شخصیت انسان در تعیین میزان شادمانی از اهمیت بیشتری برخوردارند. آیزنک یکی از این دو بعد را برونگرایی و آرامش و دیگری را دورنگرایی و عصبانیت نامید. او معتقد است که اکثر مردم شخصیتی تک بعدی و افراطی ندارند، یعنی فرد طبیعی کسی است که نه کاملا درونگرا است و نه کاملا برونگرا؛ نه عصبانی و خشن است و نه کاملا آرام و خونسرد. با این حال، شخصیت بسیاری از افراد در یک بعد نسبت به بعد دیگر پیشرفته تر است و به همین جهت برخی را برونگرا و برخی را درونگرا می نامیم.

2-عزت نفس

عزت نفس نیز یکی از عواملی است که بر میزان شادمانی افراد تاثیر زیادی دارد. اهمیت عزت نفس در ایجاد شادمانی به حدی است که برخی از صاحب نظران و پژوهشگران روان شناسی شادی، از جمله آرجیل آن را جزء جدایی ناپذیر شادمانی می دانند. 

3-اعتقادات مذهبی

یکی از عوامل موثر در ایجاد شادمانی، ایمان مذهبی است. از آنجا که فرد با ایمان دارای ارتباطات و اعتقادات معنوی است، کمتر احساس رها شدگی، پوچی و تنهایی می کند. 

4-سرمایه اجتماعی

یکی از مفاهیمی که در سال های اخیر وارد حوزه علوم اجتماعی و اقتصادی شده است، مفهوم (( سرمایه اجتماعی )) است. ریچاردز سرمایه اجتماعی یا همبستگی اجتماعی را چگونگی شبکه روابط اجتماعی، دوستی ها، احساس کنترل شخصی و اعتماد اجتماعی می داند. به عقیده او سرمایه اجتماعی بیش از سرمایه انسانی (سطح تحصیلات، درآمد، موقعیت اجتماعی و ...) بر میزان شادمانی افراد جامعه اثر می گذارد.

5-فعالیت های اوقات فراغت

فعالیت های اوقات فراغت منبع بسیار خوبی برای ایجاد شادمانی هستند. شادی آفرینی فعالیت های اوقات فراغت را با استفاده از دو تئوری می توان توضیح داد. تئوری اول مربوط به انتخابگر بودن انسان است. از آنجا که فعالیت های اوقات فراغت، فعالیت هایی هستند که فرد با توجه به علاقه خود و با آزادی عمل در مورد آنها تصمیم گیری می کند؛ این گونه فعالیت ها حتی وقتی که فرد را از نظر جسمانی آزار می دهند نیز موجب شادمانی او می شوند. 

6-وضعیت اقتصادی

به نظر می رسد شادمانی انسان با افزایش ثروت افزایش می یابد و کاهش ثروت، شادی را می کاهد. برخی از صاحب نظران نیز همین عقیده را دارند. در سطح ملی و بین المللی نیز، دراره وضعیت اقتصادی کشورها و میزان شادمانی مردم آنها تحقیقاتی شده است. نتایج نشان داده است که تولید ناخالص ملی با میزان شادمانی افراد جامعه رابطه مستقیم دارد و افزایش درآمد ملی شادمانی مردم را افزایش می دهد. 

7-سلامت

سلامت و شادمانی با یکدیگر ارتباط دارند. برخی از تحقیقات بیانگر این نکته است که شادی، دستگاه ایمنی را تقویت می کند و تقویت دستگاه ایمنی، سلامت فرد را بهبود می بخشد. 

8-وضعیت تاهل

شادمانی در بزرگسالان ارتباط زیادی با وضعیت تاهل دارد. تحقیقات نشان می دهد که وقتی فرد تصمیم می گیرد که ازدواج کند، شادی او افزایش می یابد، وقتی که ازدواج صورت می گیرد از شادی ایجاد شده کم می شود و این کاهش تا زمان رسیدن فرزندان به سن نوجوانی، ادامه می باید. بعد از این دوره، شادمانی مجددا سیر صعودی پیدا می کند تا به سطح اولیه خود می رسد. 

9-جنسیت

جنسیت نیز موضوع تحقیقات زیادی در ازتباط با شادمانی بوده است. پژوهش ها معتقدند که میزان شادمانی زنان و مردان برابر است، اما هنگامی که افسردگی را در نظر می گیریم، موضوع تا حدودی پیچیده می شود. به این صورت که با وجود شادی یکسان زنان و مردان، افسردگی در زنان بیشتر از مردان است. که بر این اصل ایت توضیح وارد است که زنان نسبت به مردان، هم عاطفه منفی بیشتر و هم عاطفه مثبت بیشتری را تجربه می کنند و برایند این دو عاطفه، شادی زنان و مردان را یکسان می سازد.